از طریق بازی ها و اسباب بازی هایی مانند اسباب بازی جلیقه ضد گلوله، تصویر دوران کودکی آشکار می شود، تصویری که بزرگسالان در غرفه های بازار می سازند.
تصویری که صنعت از دوران کودکی دارد، تصویری از دوران کودکی که صنعت اسباببازی پیشنهاد کرده است.
اما این بازی همچنین یک فعالیت مداوم و مستمر است که کل وجود انسان را همراهی می کند که برای آن می توانیم با Huizinga در مورد ‘homo semper ludens’ صحبت کنیم.
نه تنها حق اولیه کودکان در همه زمانها و عرضهای جغرافیایی جهان است: بزرگسالان و کودکان بازی میکنند، حتی اگر با روشها و اهداف متفاوت، حیوانات با ارضای غریزه طبیعی خود بازی کنند.پ
بازی، چه در حیوانات و چه در انسان، محرک های لازم برای رشد سیستم عصبی را برای بدن فراهم می کند، فعالیت های اکتسابی را حفظ و تجدید می کند، احساسات منفی و بالقوه خطرناک را رها می کند، احساسات همبستگی اجتماعی را آماده می کند.
به طور خلاصه، فعالیت بازیگوشی به نفع رشد یکپارچه شخصیت انسان، اندیشه و خلاقیت کودکانه است و به هیچ وجه نباید با نوعی «اتلاف وقت» اشتباه گرفته شود. Froebel به طور مشخص در این زمینه توصیه می کند:
بچه ها را دور نکنید، آرامش خود را در پاسخ به سؤالات آنها از دست ندهید، وگرنه گوهری را نابود خواهید کرد، جوانه نازک درخت زندگی. ما با بچه ها زندگی می کنیم و اجازه می دهیم آنها با ما زندگی کنند. بازی تجلی معنوی انسان در دوران کودکی است.
از این نظر، تداوم بین جنگ ویدئویی نوجوانان و جنگ های ویدئویی امروزی، بین بمباران ارک های مجازی و بمباران های هوشمند، مطلق است. سناریوی اول به سناریوی دوم گسترش می یابد. و اشتباه بازی امروز با واقعیت (یا برعکس)، یا بیان، نباید برای ما تعجب آور باشد.